نکونام: ترکیب استقلال در فرحزاد لو میرفت | وقتی استقلال دربی را باخت آقایان خوشحال شدند
رویداد ۲۴ | سرمربی کنونی استقلال ۱۰ سال قبل در مصاحبهای مفصل با خبرورزشی بسیاری از مسائل پشت پرده تیم ملی را فاش کرد. باهم خلاصه حرفهای جواد نکونام که پنجم مرداد سال ۱۳۹۳ در خبرورزشی بیان کرده بود را دوباره مرور میکنیم:
تابستان سال ۱۳۹۱ از قطر پیشنهاد ۵میلیارد تومانی داشتم، ولی به عشق استقلال و هوادارانش به ایران آمدم.
روز اول که به استقلال آمدم، یکسری گفتند اینجا باید برای خودت باند درست کنی وگرنه موفق نمیشوی.
یک عده میخواستند من را کاپیتان استقلال کنند تا مقابل هواداران این تیم قرارم بدهند.
در فوتبال ایران مافیا وجود دارد و دارد ریشه فوتبال ما را میزند. هوادار استقلال به محض اینکه حرف میزند، او را داخل رختکن میبرند و زیر چشمش را کبود میکنند.
مشکل من با استقلال از شهر رشت شروع شد. یک نفر از دوستان آقایان قبل از بازی با داماش آمد و به من گفت یک سیمکارت به من بده. بهش گفتم با چه جسارتی چنین خواستهای از من داری؟ همان روز پیش مربی محبوب خود رفتند و هرچه توانستند، زیرآبم را زدند.
قبل از اینکه با استقلال خداحافظی کنم و از این تیم بروم، آقایان در جلسه گفته بودند ما دوتا هافبک داریم و بدون نکونام هم قهرمان میشویم؛ اصلا نیازی به او نداریم رضایتنامهاش را بدهید تا برود! البته جرات نداشتند این حرف را به مردم و طرفداران بگویند. در جلسه گفتند برو، ولی در مصاحبهها چیز دیگری میگفتند، چون شجاعت نداشتند.
در سال ۹۲ الریان قطر به من پیشنهاد داد، اما آن را قبول نکردم، چون نمیخواستم با این تیم مقابل استقلال بازی کنم.
آقایان یادشان رفته شب و روز به من در اسپانیا زنگ میزدند تا جواب تلفن آنها را بدهم. بعضی آقایان چند روز رفتند تمرین یک تیم آلمانی را از پشت فنس نگاه کردند، اما هنوز در موردش حرف میزنند و میگویند ما آنجا دوره دیدیم.
تمام برنامهریزی و جوسازی آنها این بود که کارلوس کیروش نتیجه نگیرد و خودشان سرمربی تیم ملی شوند. هنوز یادمان نرفته برخی افراد هر موقع از استقلال میرفتند، مربیان بعدی این تیم چطور روی سکوها اذیت میشدند. وقتی استقلال بهمن سال ۱۳۹۰ با نتیجه ۳ بر ۲ به پرسپولیس باخت، همین آقایان از خوشحالی بالا و پایین میپریدند، ولی من آنقدر ناراحت بودم که از اسپانیا به فتحاللهزاده زنگ زدم.
یک بار یکی از بازیکنان استقلال روز قبل از بازی با تراکتور ترکیب اصلی را میدانست و به من گفت فردا تو بازی نمیکنی! نشان به آن نشان که داخل قهوهخانهای در فرحزاد ترکیب اصلی تیم را لو داده بودند.